آنینا بدون فکر در وسط کلاس خسته شده بود ، بنابراین این نوزاد شروع به ابله کردن چیزهای مورد علاقه خود ، دیک ها کرد. معلم او آنینا را صدا زد و او را مبهوت کرد و باعث شد نقاشی را کنار بگذارد. سپس همکلاسی اش آن را برداشت و وقتی دید که چیست ، داد زد. آنینا به سرعت نقشه را گرفت و سعی کرد آن را بخورد ، هااا. در آن زمان ، معلم در چهره اش به او می گفت که کاغذ را رها کن. معلم از آنینا خواست یک بار بعد از کلاس بماند که آنجا چیست. او مجبور شد خطوطی را روی تخته گچ بنویسد که در کلاس آلت تناسلی نکشید. سپس او پشت میز کار خود نشست و شروع به توجه آنازاس به حباب برجسته ای کرد که روی تخته نوشته بود. او حتی یک خط کش را در دست گرفت و پیراهن خود را بلند کرد و متوجه شد که الاغ نازش را پیدا کرده است. آن موقع بود که او تصمیم گرفت تا بند شلوار خود را از کشو تهیه کرده و آن را بپوشد. او رو به آنینا کرد و از او پرسید آیا واقعاً به خروسهای اضافه وزن علاقه دارد؟ آن وقت بود که آنینا بند را دید و شوکه شد و سوراخ صورتش را پهن کرد. معلم به او گفت که نزد او بیاید و او مطیعانه آمد و شروع به بازی با تسمه کرد تا زمانی که روی زانو افتاده و آن را بکشد. خیلی زود ، او را روی میز خم کرده بود و به سختی او را لعنت می کرد. فیلم سوپر زوری دلتنگ آنینا برای شستن فرش خود بعد از فعالیت در مدرسه با معلمش نباشید.