لوید و هری زن و شوهرهایی هستند که شانس خود را از دست داده اند. آنها یکی را به عنوان دیگری شغل خود را از دست داده اند و بدتر از آن ، لوید دارای یک جفت توپ آبی از مشتری نهایی خود ، کتی جوردین است که پس از دریافت آگونورگاسموس زندگی خود از لوید ، به آسپن پرواز کرد ، اما این لطف را پس نداد. به لوید می خواهد با ماشین بیرون برود و به دنبال کتی برود و توپ های آبی اش را تسکین دهد. هری تصمیم می گیرد به او کمک کند ، که معلوم می شود این تصمیم فوق العاده خوبی است که آن مرد زمانی که 2 نفر واقعاً با کیتی در آسپن برخورد می کنند ، گرفته است ، آن نوزاد تصمیم می گیرد که هر دو پسر را بپذیرد!