وقتی کات از کنار او می گذرد ، لیزا در گهواره اش مشغول تمرین پیانو است. کت به او می گوید که شبدر بعداً متوقف می شود. این باعث می شود که عزیزم بداند که آیا شبدر می آید یا نه ، او قصد دارد وقتی آن مرد به آنجا می رسد مایل به فاک باشد. لیزا برای نشان دادن شبدر یک شگفتی کوچک در قالب یک لباس سکسی دارد. او آن را برای کت مدل می کند ، وازوی فریبنده ، گرد و لباس های جذاب و جذاب خود را نشان می دهد. کت آنقدر هیجان زده است که به سختی می تواند خودش را مهار کند. در حالی که لیزا در حال مدل سازی شبدر است ، دزدکی وارد می شود و لیزا را با لباس سکسی می گیرد و آماده است تا سرپا شود. او با تنبلی لباس را برمی دارد و آنها را در امتداد منحنی های مارمولک و اطراف آن می کشد. این به تنهایی به اندازه کافی برای سخت کردن او کافی است ، اما لیزا با مکیدن جک خود ، غم اضافی را اضافه می کند. شبدر نمی تواند انتظار ورود به آن شکاف ناز و زیبا را داشته باشد و به زودی آنها لعنتی هستند ، در حالی که مطمئن می شوید آن غنیمت بی ارزش را از بین می برید. او لعنتی را که نیاز داشت به او می دهد و سپس آن سوراخ را در تقدیر می پوشاند.