لوی یک مادری فوق العاده سکسی را کشف کرد که دوست داشتم به نام رومی تنها در ساحلی که در حال شیردهی بودم در ساحل لعنتی بکشم. لوی از راه دور متوجه شد که عزیزم بسیار زیبا است و هیچ چیز نپوشیده است. بیکینی او بسیار ریز بود و دقیقاً روی ترک خیسش چسبیده بود. این پسر مجبور شد حرکت کند و با او صحبت کند. معلوم شد رومی در تعطیلات کوتاه بود و بچه ها را به خانه برگردانده بود. این شیرزن ناهنجار به دنبال این بود که دست به کار شود و همه چیز جز خجالتی نبود. رومی او را به اتاقش دعوت کرد و حتی وقتی از او پرسید که آیا می تواند با من تماس بگیرد تا جلسه داغ را ثبت کند ، تکان نخورد. شما نمی خواهید لحظه ای از این شیر داغ نیمفو را که قصد دارد به شهر لاموس رامرود برود ، از دست بدهید. هیچ چیز شبیه یک شیر داغ دودی نیست که بدون محکم میخکوب شدن نتواند زندگی کند.