لوی با من تماس گرفت و به من گفت که میستی برای بعد از ظهر برنامه ریزی کرده بود. به نظر می رسد نام اصلی او لیزا بوده است ، اما آن نوزاد خود را به عنوان Misty معرفی کرد تا از هویت خود محافظت کند تا زمانی که بداند ما کول هستیم. در هر صورت ، او با همکار رفیق سینه خود آمد که اتفاقاً یکی از دوستان مبل او بود ، بی آنکه بفهمد شوهرش از او جدا شده است. نام او DeeSiren بود و او فوق العاده عجیب فراتر از آن چیزی بود که حتی ریک جیمز شاید بتواند درک کند! آنها در هنگام استراحت ناهار برای لذت عصرانه به آنجا آمدند و در سراسر زنگ لوی گذاشتند. یکی و دیگری او را سخت و سریع می مکیدند ، با دهان نامعلوم روی جک خود پر می کردند ، اجازه می داد در هر سه ورودی سوم سگ خام برود و DeeSiren حتی روی سرش می دوید و او را غرق در آب میوه های عشق زنانه می کرد! این می تواند به روز رسانی را از دست ندهید!