لوی و پولی طراح را برای تغییر دکوراسیون آپارتمان خود استخدام کرده بودند ، به خصوص از آنجا که اخیراً لوی به راه افتاده بود و تقریباً همه مبلمان را بیرون انداخته بود. دسی ظاهر شد و لوی هم از ظاهر این بمب بلند بلند و بلوند خوشحال شد. این دختر بچه آنها را به آپارتمانش دعوت کرد تا نقشه کف خانه خود را ببینند و پارچه ای را مثال بزنند. لوی علاقه زیادی به طراحی بدن دمی داشت ، زیرا او کت لباس خود را در آورد و دو لباس بزرگ چاق را نشان داد. به دنبال دست راهنمای او ، لوی از پارچه توری برزیل و ساق بندش نمونه برداری کرد ، زیرا این پسر همچنان به نوک سینه خود نوازش می کرد و به وازو رفت. دمی کنترل را در دست گرفت و لوی را به داخل اتاق خواب هدایت کرد تا طرح های مختلف را با او به اشتراک بگذارد. دمی یک ارائه فراموش نشدنی به لوی داد. مهارت مکیدن و توانایی لعنتی او را به عنوان زنی فروخت که می دانست چه می خواهد و چگونه آن را به دست آورد. لوي به او مقداري تقدير را در گلو و صورتش مي دهد تا او را به عنوان طراح آنها محفوظ نگه دارد.