والدین امی بدون شهر بودند و کارولین را برای دیدن امی و متحدش ، زویی ترک کردند. امی و زویی با یک بیل در یک مهمانی به مدت چند هفته به مدت سه نفر سه نفره بودند. این پسر هرگز با آنها تماس نگرفت و آنها می خواستند دلیل آن را بدانند. آنها از کارولین مشاوره خواستند و این نوزاد گفت آنها به تجربه بیشتری نیاز دارند. بعد از التماس آنها از کارولین ، او تصمیم گرفت به امی و زویی کمک کند. کارولین بیل آمد تا بیاید و از او به عنوان یک سکس وحشی زوری لعنتی استفاده کرد. او به دختران نشان داد که چگونه یک وینی را باد کنند و فاک کنند. او حتی به آنها نشان داد که چگونه آب میوه را از آن بیرون بیاورند. درس بزرگی بود.