من و لوی تصمیم گرفتیم مقداری R & R با آقای دریافت کنیم. تی در باشگاه کشور. وقتی به آنجا رسیدیم ، مهماندار تصمیم گرفت ما را با یک جفت که همان اسلات ما را رزرو کرده بودند ، تنظیم کند. در اولین لوی و من نمی خواستم با شخص دیگری برخورد کنم اما دادن یک بار به آدریانا نظر ما را تغییر داد. ما مدتی بازی کردیم و باید این زوج را بشناسیم. آدریانا موهای خود را رها کرد و در واقع شروع به ریختن بر روی معاشقه کرد و به سمت لوی پیش رفت. من فکر کردم شوهرش قصد دارد بغض کند ، اما در عوض این بچه فقط می خندد و مقدار بیشتری او را تشویق نمی کند. این بچه در نهایت به همسرش یادآوری کرد که چگونه آنها همیشه می خواستند سه نفره را امتحان کنند. من به طور قطعی تصور او درباره سه نفره بودن کمی متفاوت از وضعیتی بود که در آن اتفاق افتاده بود ، اما او تا آنجا که می توانست در تجربه سه گانه خود بعداً موافقت کرد. لوی با سرعت به گلف گلف رفت و آن را تا رختکن های باشگاه روستایی کشاند. آدریانا دو خروس داشت مثل یک روز دیگر برای او و غنیمت ناز بچه اش لاتین ، شوهر و لویش دیوانه شد.