کریسی لین بسیار سپاسگزار است که جانی و همسرش به او اجازه دادند در محل زندگی خود بماند ، به خصوص پس از آنکه نوزاد از محل آخر خود اخراج شد. وقتی جانی از او می پرسد چرا از او خواسته شده است که برود ، موهای طلایی با سینه بزرگ به او می گوید که هیچ یک از همسران هم اتاقی اش او را دوست نداشتند ، به ویژه اینکه او دوست ندارد سوتین بپوشد و بسیار معاشقه است. جانی به او می گوید که آن مرد هیچ مشکلی با او ندارد که در خانه اش یک روح آزاد باشد ... در واقع ، او به او می گوید ، او می تواند هرطور که می خواهد آزاد باشد ، مانند زمانی که او روی زانو می افتد و او را می مکد. دستگیره!