کریسی به مناسبت روز سنت پاتریک یک مهمانی برگزار می کند و این نوزاد یک نفر و دیگری رایان از تزیینات استفاده کرده است. طی مدتی که آقای دریلر می رود تا بادکنک هایش را از خودرویی که روی مکلین حرکت می کند ، بگیرد. مک لاین برای این که مورد رفیق خود قرار نگیرد ، بیرون می رود تا خودش را بگیرد. همانطور که آن مرد برمی گردد ، او کریسی را می بیند که با رایان دیگر کنار می آید. او توضیح می دهد که او فقط کمی سوزان است و نیازی به دریافت چیزهای ناخوشایند نیست. او مجبور است شلوار خود را بیندازد و داخل می شود تا خروس های آنها را مشت کند ، یکی را و سپس دیگری را منفجر کند تا زمانی که حاضر شود آنها را همزمان در هر دو سوراخ خود بگیرد! بعد از اینکه او خروس هایش را پر کرد ، زمین می افتد تا هر دو بار آنها را روی صورتش ببرد ، اما فقط یکی یکی در یک زمان عبور از نهرها بسیار خطرناک است.