هنگامی که بچه بچه با فشار آشنا می شود ، کینزلی کارتر در کنار استخر در حال استراحت است. زمان ایده آل بود ، کینزلی نیاز به مقدار بیشتری روغن بر روی بدن کامل خود دارد. فشار بیش از حد خوشحال کننده است که به او کمک کند. این پسر قبل از اینکه انگشتش را روی انگشتش بچسباند شروع به ماساژ روغن می کند. او از احساس ارزشمندش خوشش می آید و دیگر نمی توان انتظار داشت که دوران مدرسه اش را تماشا کند. او آن را بیرون می آورد و از اندازه آن شگفت زده می شود. قبل از اینکه او را به داخل ببرد شروع به دمیدن می کند. یک بار که آنها داخل خانه هستند ، او چندین حالت به او می دهد ، حتی او را بلند می کند تا نشان دهد که چقدر سخت است. او سرانجام بار سنگینی بر سراسر چهره شگفت انگیزش وارد می شود و نمی تواند منتظر بماند تا در مدت کوتاهی بار دیگر او را لعنت کند.