کنا می خواست امروز برود و با دوستانش رفت و آمد کند ، اما در عوض آن بچه در خانه گیر کرده بود و منتظر بود تا کار تعمیرکار پشت بام کارش را تمام کند. او کمی ناامید شد تا درب خانه به سکس زوری انیمیشن صدا درآمد و این بچه تعمیرکار بود اما نه تعمیرکار معمولی ، این یکی شیرین بود و آن مرد می خواست از اتاق استراحت استفاده کند بنابراین کنا برنامه داشت. نکته بعدی که در طول مدت استفاده از اتاق استراحت می دانید این بود که کنا در حالی که مدرسه اش بیرون بود به او نگاه می کرد. او متوجه او شد و قبلاً می دانستید که او به او خدمات کلی می دهد ، مطمئن هستم که مدتی او را به خاطر خواهد آورد! خوش بگذره!