کارن فیشر و جانی قلعه در اغوا شده توسط سکس زوری در باغ کوگار
کارن فیشر یک کارمند شرکت در حال حرکت دارد تا برآوردی را به او بدهد ، اما این نوزاد به او می گوید که او باید همین حالا حرکت کند - مانند آن شب. این عصبانی به او می گوید که به هیچ وجه نمی توان چنین اتفاقی بیفتد ، اما او با ادعای داشتن یک فرد تعقیب کننده از او تقاضا می کند. او حتی از سکس زوری در باغ او می خواهد شب را بماند ، او را با نشان دادن بزرگترین کیسه های شیر جعلی شیرش و هدایت پومه داخلی اش ، به او فریب می دهد و پای خز خوشمزه اش را به او می دهد تا بعد از مکیدن جاکش ، آن را بخورد و بخورد و آن را گرانبها و سخت کند. حالا این یک حرکت است.