جوجو کنار جاده بود سکسزوری و ماشینش خراب بود. این نوزاد سعی می کرد با تلفن خود تماس تلفنی برقرار کند ، اما دریافت ضعیفی داشت. ما به او پیشنهاد کردیم که او را به محل مورد نظرش بازگردانیم تا بتواند از تلفن استفاده کند و از کامیون یدک کش انتظار دارد. در طول مدتی که جوجو منتظر ماند ، او بسیار بد اخلاق شد و شروع به پاره شدن کرد. او آن سوراخ بزرگ الاغ و این رانهای ضخیم را فاش کرد. جوجو با پنترونهای سرسبز خود و خیس شدن واژن بازی می کرد و ما را مشتاق می کرد. خیلی زود بعد ، او در حال مکیدن شیپور بود ، مانند یک دختر لالینی برزیلی. جوجو همانند اسب شاهین با آن 10 کیلوگرم سوار شد ، زیرا بزرگترین الاغ گرد او بالا و پایین می پرید. او بیدمشکش را غیرقابل وصف و سخت گرفت و حتی آن آب میوه را در سراسر الاغ بزرگش گرفت.