جاش در یک مرکز تجاری کفش مشغول به کار شد. تمام روز تا زمانی که وحشی بود هیچ کاری انجام نمی شد ، میتزی وارد آنجا شد. آن بچه بچه کوچک یک لباس زیر زنانه کوچک پوشیده بود که سوراخ ساق دار و پاهای او را به نمایش گذاشته بود. او به دنبال دریافت چند کفش و کیف پول تازه بود ، اما توان خرید آن را نداشت. بنابراین ، ما تصمیم گرفتیم که ترتیب دهیم. ما او را زوری سکس به پشت بردیم ، جایی که دامن خود را بلند کرد و آن الاغ جالب را نشان داد. او آن الاغ سکسی را قبل از اینکه در مهبل نازش کتک بزند ، تکان داد. او بیدمشکش را کوبید و در تمام صورتش دچار تردید شد. کیف و کفش هایش را دریافت کرد و یک فیلم فوق العاده داشت.